هر انسانی به طور معمول برای گذراندن زندگی و امرار معاش باید پیشه و درآمدی داشته و برای گذران زندگی به کسب و کاری یا تحت مدیریت کسی ، خود را مشغول به کار کرده تا بتوانند با درآمد حاصله و دریافت مزد حداقل نیازهای روزانه خود از قبیل ، خوراک ، پوشاک و مسکن را فرآهم کرده و در صورتی که سرپرست خانواده ای باشد باید مخارج همسر ، فرزند و در بعضی از مواقع پدر ، مادر ، خواهر یا برادر از کار افتاده یا نیازمند خود را نیز تحت پوشش قرار داده و مخارج زندگی آنها را نیز تأمین بنماید . حال این شخص چگونه می تواند ایجاد درآمد نماید ؟

بعضی از اشخاص در جامعه پیشه پدر خود را در کسب و کار الگو کرده و بعضی هم با گذراندن دوره های آموزشی و شاگردی کردن در جایی هنر مربوطه را یاد گرفته و ادامه داده و با توجه به نیاز روز آن را ارتقاء داده و با ایجاد اولین فرصت به توسعه کسب و کار خود پرداخته و بعضی ها هم به عنوان کارگر یا کارمند در کارخانه یا شرکتی مشغول به کار شده و امرار معاش می کنند . این روال در دهه های اخیر برای خانم ها نیز صدق می کند .

واقعاً اگر کسی به دنبال کار و درآمد باشد خیلی راحت می توان در جامعه مشغول به کار شد .

حال چگونه است با چنین روشهای ساده ای اکثر افراد جامعه گویا بی کار می باشند و هیچگونه کاری برای آنها نیست ؟

دولت هم طبق آمار خود و با قراردادن امر اشتغال در برنامه اول تا ششم توسعه همیشه از این کار عاجز مانده و هیچگونه راهی برای اشتغال نمی بیند مگر مسیری ساده تر از آنچه که گفتیم وجود دارد ؟

پس این درد چیست که در همه خانواده ها و در کل جامعه و در بدنه دولت نفوذ کرده و دم از بیکاری می زند ؟

این نکته ای است که همه ما به آن واقف بوده و میدانیم چه کردیم ولی آزموده را آزمودن خطاست .

شاید در حدود ۹۰% درس خوانده ها به اصطلاح دانشگاه رفته ها هستند که بیکار هستند . با گرفتن مدرک کاردانی بیکار است ادامه تحصیل داده با کارشناسی بیکار است . ادامه داده با کارشناسی ارشد هنوز بیکار است و ادامه می دهد و با گرفتن مدرک دکتری همچنان بیکار است اگر در تعداد زیاد شرکت کننده ها در آزمون های دکتری نظری داشته باشید متوجه عمق فاجعه خواهید شد . آیا به نظر شما شرکت کنندگان در آزمون دکتری از روی بی نیازی و بالابردن سطح معلومات و بالابردن دانش و ارائه خدمات مطلوب تر به جامعه در این آزمون های شرکت می کنند یا بیکار هستند و با هدف گرفتن اخذ مدرک دکتری همچنان جویای کار هستند .

حال وعده های اشتغالزایی دولت برای اینگونه افراد ممکن نیست ، چرا ؟

دولت آنها را نمی تواند در بدنه دولت وارد کرده چونکه با بالا رفتن سن و عدم تجربه مناسب هیچ کارفرمایی نمی تواند سکان کشتی خود را به آنها داده و دولت نیز از این امر مستثنا نیست . مثلاً احتمال دارد شخصی با مدرک دکتری برق به عنوان نفر دوم و سوم در سیستم حسابداری یکی از شهرستان های دوره افتاده از مرکز وارد بدنه دولت شود که واقعاً کار قشنگی نیست ، نه برای خود او جایگاه مناسبی است و نه کارآیی چندانی برای صاحب کار خواهد داشت .

این شخص اگر وارد بدنه دولت هم بشود واقعاً چه نفعی برای مردم جامعه دارد آیا غیر از یک مصرف کننده بی استفاده است .

شما تحصیل کرده های خانواده های خود را در نظر بگیرید آیا حاضرید مدیریت مجموعه های آب و گاز و برق و انتظامی و سایر مسئولیتهای مهم را به آنها بدهید . آیا این افراد از پس این مسائل بر می آیند . قضاوت با شما ؟

حال این افراد در بازار آزاد نیز توانایی کار کردن نداشته و هنری ندارند که به درد بازار بخورد و بتواند از آن راه کسب درآمد کند . در کارخانه ها هم معمولاً کار با تکنسین ها راه می افتد و دیگر نیازی به این افراد تحصیل کرده که معمولاً درآمد بالایی را انتظار دارند وجود ندارد و اگر باشد نیز خیلی کم است .

بیشترین بیکاران ما تحصیل کرده های رشته های کشاورزی هستند که هنوز نتوانسته اند ما را از عصر کشاورزی عبور داده و وارد عصر صنعت کنند در صورتی که در تمام دنیا عصر الکترونیک را گذرانده و در حال سپری کردن عصر انرژی بودی و به زودی نیز وارد عصر آب خواهند شد ولی درس خوانده های ما در کار خود ناتوان بوده و خیلی از آنها هنوز وارد زمین کشاورزی نشده و این کار را در شأن و منزلت خود ندانسته و دنبال پشت میز نشینی هستند .

شما آینده این افراد را چگونه می بیینید ؟

مثلاً اگر همه درس خوانده های بیکار را وارد حوزه شهرداری کنیم به نظر شما چه اتفاقی می افتد . یا وارد نیروی انتظامی شوند یا اداره گمرک و هر جای سخت و آسان دیگری ؟

خود شما چه فکر می کنید آیا دولت به شما بدهکار است یا در ترم اول دانشگاه وعده ایجاد اشتغال را به شما داده پس بهتر است با خود صادق بوده و هرچه زودتر راه های رفته خود را بررسی کرده و اگر مقدور باشد هنوز هم دیر نیست این جامعه هنوز به شما نیاز دارد و با آغوش گرم در بهترین جایی که توان خدمت دارید آماده پذیرایی از شما می باشد .

یادداشت: احسان اسدی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید :