برخورد تمدن ها

تقابلی که از زمان داریوش اول آغاز شد، همچنان ادامه دارد، ایران به نمایندگی تمدن شرق و یونان و سپس روم به عنوان تمدن غرب در دو سوی یک جولانگاه بوده و هستند. حال اگر می‌خواهید با ویژگیهای فرهنگی و انسانی این دو تمدن آشنا شوید به بیستون در نزدیکی کرمانشاه بنگرید. الف: ویژگی‌های تمدن یونان باستان( غرب )؛ هرکول با بدنی کاملا لخت با جام شرابی در دست و کمان در کنار بر روی پوست شیر !!! این همان چیزی است که وجه غالب یک تمدن است اگر چه وجوه دیگر هم دارد که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. ۱. تن عور و لخت هرکول با حالتی از برانگیختگی نشان از اهمیت شهوت و شهوترانی به عنوان یک نماد دارد و امری که باید آن را برجسته کرد و نشان داد و حتی آن را در یک تندیس برای تمام نسل‌ها به یادگار گذاشت. ۲. شراب در دست و جام شراب هرکول که شخصیتی اسطوره‌ای است و همگان باید در یونان از آن تقلید کنند و مایه افتخار آنهاست.‌ مست و مستی برای یک مبارز یعنی بی‌رحمی و تکبر، یعنی توجه نکردن به هیچ اصل و اصولی و سرمستی از قدرت و بی‌باکی وحشیانه. ۳. کمان و پوست شیر هر‌دو نماد قدرت است و شاید می‌خواهد شیر را به عنوان همان شکار کمان نشان دهد. اینها ویژگی‌های تمدن غرب در باستان بوده است که با قاعده‌گرایی و مقوله سازی و طبقه بندی علوم ارسطو همراه می‌شود. اما به هر حال این سه، مشخصه‌های اصلی تمدن یونان و به عبارتی غرب هستند.

ب: ویژگی های تمدن ایران باستان ۱. پوشش: تن همه‌ی اشخاص حک شده کاملا پوشیده است. پادشاه، موبد یا پهلوان_پادشاه، لباس‌های فاخر از بالا تا مچ‌پا بر تن دارند. ۲. نقش برجسته فروهر، نمادی از حیات ابدی و ازلی است، فروهر در واقع صورت ملکوتی هر موجود نیک در جهان مینوی است. وقتی اهورمزدا جهان خاکی را بیافرید، فروهر هر یک از آفریدگان نیک این گیتی را، در جهان مینوی زبرین بیافرید و هر یک را به نوبه خود برای نگهداری آن آفریده جهان خاکی فرو می فرستد و پس از مرگ آن آفریده ، فروهر او دیگر باره به آسمان می‌رود و به همان پاکی ازلی بماند. ۳. بیزاری از دروغ، خشکسالی و اهریمن. این‌ها ویژگی‌‌های کلی دو تمدن در دوران باستان بوده است که از یک سو نشانگر، شهوت طلبی، سرمستی و غرور، قدرت و وحشی ‌گری است که عقل ارسطویی و در دنیای امروز عقل کانتی و دکارتی و البته عقل نیچه‌ای و ماکیاولی در خدمت این مولفه‌هاست.‌ وجه غالب تمام اینها قدرت و تسلط بر همه چیز به هر قیمت است. پس از رنسانس و بازگشت اروپا به دوران باستان در یونان و با برجسته شدن نظرات نیچه با جمله اراده معطوف به قدرت و عملکرد ماکیاولی با عنوان یک الگو برای رسیدن به قدرت با هر وسیله‌ای. جهان غرب عقل را تنها در این دید که جهان را با آن به زیر سلطه خود درآورد. نیچه نگاشت که برای رسیدن به قدرت در اروپا باید کشورهای کوچک با هم متحد شوند و چه دقیق این طرح را فرا روی غرب نهاد که برای قدرت یافتن باید با هم متحد شوند. به سخره گرفتن اخلاق مسیحی به عنوان اخلاق بردگان و جلوه دادن اخلاق هرکولی به عنوان خدایان و نیمه خدایان از مهمترین ساختارشکنی هایی بود که غرب را از اخلاق دور کرد.

تقابل تمدن غرب و شرق در دنیای امروز

تمدن غرب: یونان و روم و امروز آمریکا با ایجاد یک پادگان بزرگ به عنوان اسرائیل و پوشش انسانی در آن همان بربریت باستان را فریاد می‌زنند. ترویج و تبلیغ شهوت‌گرایی، برهنگی، غرور و جلوه‌ی دادن زرق و برق دنیای کاپیتال و سرمایه‌داری و رواج فحشا به عنوان لیبرالیسم در فرهنگ تا رسیدن به همجنسگرایی و حیوانگرایی جنسی و الینه (از خود بیگانه) کردن انسان از خود با انواع و اقسام شگردهای مجازی و واقعی و دور کردن انسان از خود و حتی فراتر رفتن انسان از مرحله ماشینیسم به مرحله متاورس و غرق شدن در دنیای مجازی برای هر چه بیگانه شدن از خود و واگرایی در تمام عرصه‌ها به منظور بی‌توجهی به جهان پیرامون و غرق شدن در اوهام دنیاهای موازی با تبلیغات در سینمای فانتزی، علمی تخیلی! و در نتیجه دور و دور کردن انسان‌ از دیگران و از خودش و به دنبال خود کشیدن انسان‌ها با سلاح‌های فریب‌دهنده واقعی و البته مجازی برای تسلط بر دنیا و استقرار هر چه بیشتر امپریالیسم بر سرزمین‌ها انسان‌ها و حتی ذهن انسان‌ها!!! و اینگونه است که تو باید آن‌گونه بیاندیشی که آنها می‌خواهند و آنچنان کنی که آنها می‌فرمايند!!

تمدن شرق (ایران)

ایران به عنوان یک ایده یک گفتمان و یک تلاش در تقابل با جهان ماتریال، از جهان مینو و عالم معنا و حمایت از مستضعفان، به مثابه یک سد در برابر هجمه‌های مختلف و متفاوت جهان غرب ایستاده است. هجمه‌هایی از قبیل پروپاگاندای رسانه‌ای، تحریم اقتصادی فرقه‌های مسلح داعشی و غیر داعشی، اغتشاشات داخلی و در نهایت، حمله مستقیم توسط پادگان غرب که در پوششی انسانی ایجاد شده است یعنی به وسیله اسرائیل!! در این تقابل، نیروهای نفوذی، برخی کولبرهای وطن فروش، تجزیه‌طلبان خائن و مادر فروش، بعضی از افغانی‌های نمک‌نشناس سفله‌ی استخوان پرست نیز از داخل آب در آسیاب غرب می‌‌ریزند و البته گور خود را می‌کنند. اکثر دولت‌های جهان عرب یا خاموش‌اند یا وابسته و گوش به فرمان غرب، دولت‌های ترک در نفاقی تکان‌دهنده به سر می‌برند. و با تمام اینها، ایران به عنوان نماینده شرق و تمدن شرق و در حقیقت اگر به زبان شیخ شهاب الدین سهروردی بگویم به عنوان نماینده نورالانوار و مشرق اکبر در تقابلی نابرابر با تمدن غرب و مغرب اکبر، ایستاده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید :