ارتباط مستقیم و معکوسی بین سواد رسانهای والدین و خطر اعتیاد کودکان به فضای مجازی وجود دارد.به این معنا که هرچه والدین از سواد رسانهای بالاتری برخوردار باشند، احتمال ابتلای فرزندانشان به اعتیاد دیجیتال کاهش مییابد. والدین باسواد در حوزه رسانه، نه تنها قادر به مدیریت و نظارت مؤثر بر مصرف محتوای دیجیتال فرزندان هستند، بلکه میتوانند الگویی مناسب برای استفاده سالم از فناوری باشند و مهارتهای تفکر انتقادی را در کودکان تقویت کنند.
تحلیل جامع ارتباط
این ارتباط چندبعدی است و از طریق مکانیسمهای مختلفی عمل می کند:
۱-درک و تشخیص زودهنگام (Prevention & Detection)
والدین با سواد رسانهای پایین: ممکن است نتوانند علائم هشداردهنده اعتیاد (مانند اضطراب در زمان قطع اینترنت، کاهش شدید عملکرد تحصیلی، انزوا از جمع خانوادگی، تغییرات خلقی) را تشخیص دهند یا این علائم را صرفاً به “شیطنت کودک” یا “علاقه به تکنولوژی” نسبت دهند.
والدین با سواد رسانهای بالا: این والدین میدانند که اعتیاد دیجیتال یک مشکل واقعی است. آنها الگوهای استفاده ناسالم را سریعتر شناسایی میکنند و قبل از تبدیل شدن به یک بحران، مداخله میکنند (مثلاً با تنظیم قوانین مشخص یا کمک تخصصی).
۲– تنظیم قوانین و مرزهای مؤثر (Effective Rule-Setting)
والدین با سواد رسانهای پایین: ممکن است یا بسیار سختگیر باشند (قطع کامل دسترسی که نتیجه معکوس دارد) یا بسیار سهلگیر (دسترسی نامحدود بدون نظارت). آنها اغلب از ابزارهای کنترل parental control استفاده نمیکنند یا نمیدانند چگونه به درستی آنها را پیکربندی کنند.
والدین با سواد رسانهای بالا: قادرند قوانینی منطقی، شفاف و قابل اجرا تعیین کنند. مثلاً:
– تعیین “ساعات بدون صفحه نمایش” (مثلاً durante وعده غذایی یا یک ساعت قبل خواب).
– محدود کردن دسترسی به محتوای نامناسب با استفاده از نرمافزارها.
– تعیین زمان مجاز برای انواع مختلف استفاده (مثلاً ۱ ساعت برای بازی، ۱ ساعت برای شبکههای اجتماعی).
۳- آموزش و گفتوگوی سازنده (Education & Dialogue)
والدین با سواد رسانهای پایین:گفتوگو با کودک در مورد فضای مجازی را دشوار مییابند زیرا خودشان با پلتفرمها و خطرات آن آشنا نیستند. نصیحتهای آنها ممکن است کلیشهای و غیرقابل قبول برای کودک باشد (مثلاً “همش گوشی دستت گرفته!”) که منجر به ایجاد شکاف و مقاومت میشود.
والدین با سواد رسانهای بالا: به جای تحکم، با کودک همراه میشوند. آنها در مورد امنیت آنلاین، حریم خصوصی، اشتراکگذاری اطلاعات و شناسایی اخبار جعلی با فرزند خود صحبت میکنند. این گفتوگوها کودک را به یک کاربر هوشمند و مسئول تبدیل میکند، نه یک مصرف کننده منفعل که مستعد اعتیاد است.
۴- الگوسازی رفتاری (Behavioral Modeling)
والدین با سواد رسانهای پایین: خودشان ممکن است الگوی استفاده ناسالم از تلفن همراه باشند (مثلاً دائماً در حال چک کردن شبکههای اجتماعی یا کار در اوقات فراغت). کودکان از رفتار والدین تقلید میکنند. دیدن والدینی که خودشان “معتاد” هستند، هرگونه نصیحت آنها را بیاثر میکند.
والدین با سواد رسانهای بالا: میدانند که رفتارشان پیام قدرتمندی ارسال میکند. آنها مرزهای سالمی برای خودشان در استفاده از فناوری تعیین میکنند و اوقات فراغت بدون صفحه نمایش را در خانواده prioritise میکنند. این مدلسازی، یک سبک زندگی متعادل را به کودک آموزش میدهد.
۵-ارائه جایگزینهای جذاب (Providing Attractive Alternatives)
والدین با سواد رسانهای پایین: ممکن است از فضای مجازی به عنوان “پرستار بچه دیجیتال” استفاده کنند تا کودک ساکت و سرگرم باشد. آنها زمان یا انرژی برای ارائه جایگزینهای خلاقانه و تعاملی ندارند.
والدین با سواد رسانهای بالا:اهمیت فعالیتهای فیزیکی، بازیهای خلاقانه، کتاب خواندن و تعاملات اجتماعی واقعی را درک میکنند. آنها محیطی غنی ایجاد میکنند که در آن، فضای مجازی تنها یکی از گزینههای سرگرمی است، نه تنها گزینه.
راهکارهای عملی برای والدین
۱-خودآموزی: والدین باید دانش خود را در مورد پلتفرمهای محبوب، بازیهای آنلاین و خطرات سایبری به روز کنند.
۲-استفاده از ابزارهای کنترلی: استفاده از features کنترل parental در سیستم عاملها، روترهای خانگی و اپلیکیشنهای تخصصی.
۳-تعیین قوانین خانوادگی: ایجاد یک “قرارداد خانوادگی” برای استفاده از تکنولوژی که با مشارکت خود کودک نوشته شده باشد.
۴-ایجاد منطقه عاری از صفحه نمایش: مثلاً در اتاق خواب و سر میز غذا استفاده از تلفن همراه ممنوع باشد.
۵-همراهی و مشارکت: با کودک خود بازی کنید، ویدیوهای آموزشی تماشا کنید و از فضای مجازی به عنوان یک فرصت برای bonding استفاده کنید.
۶-تشویق به فعالیتهای آفلاین: برنامهریزی برای گردش، ورزش، بازیهای رومیزی و کاردستی.
نتیجهگیری
سواد رسانهای والدین یک سپر دفاعی قوی در برابر اعتیاد کودکان به فضای مجازی است. این سواد، تنها به معنای توانایی استفاده از فناوری نیست، بلکه به معنای درک عمیق تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و روانی رسانهها و توانایی هدایت و تربیت فرزند در این محیط پیچیده است. سرمایهگذاری بر روی ارتقای سواد رسانهای والدین، در واقعسرمایهگذاری بر روی سلامت روان و آینده نسل بعدی است.
نویسنده: نگین سارائی خبرنگار و ارشد علوم ارتباطات
این خبر را به اشتراک بگذارید :