(جستاری در زندگی مفاخر فرهنگی شهرستان اسلام آباد غرب  – زنده یاد یعقوب تشتر)

زنده یاد یعقوب تشتر در سال ۱۳۴۷ متولد شد و اولین فرزند خانواده بود. در کوران حوادث انقلاب و در سال ۱۳۵۷ از نعمت پدر محروم شد. در همین دوران انقلاب بود که به گفته خودش با دیدن شعار نویسی های دوران انقلاب بر روی دیوارها به خوشنویسی علاقه مند شد. البته همشهری بودن و همسایگی با خانواده صادقی قصری در قصرشیرین و علاقمندی آقای بهمن صادقی به هنر خوشنویسی نیز در شدت یافتن رغبت وی به خوشنویسی نیز موثر واقع شده است.

در همان سالهای اولیه انقلاب و شروع جنگ به اسلام آباد مهاجرت می کند و با شروع بمباران های اسلام آباد کم کم وارد بسیج شده و از درس فاصله می گیرد تا بتواند هم کمک هزینه خانواده باشد و هم در واحد تبلیغات سپاه و بسیج فعالیت کند.

زنده یاد تشتر از همان سالها با اساتید چون استاد کیومرث بهرامی و استاد مسعود صادقی آشنا شده و کم کم دوستان هنرمندانی در این زمینه پیدا می کند که از جمله آنها در خوشنویسی می توان بهمن و قباد صادقی، حسن حسینی، نادر سپهر و کیومرث صفری و… را می توان نام برد.

زنده یاد یعقوب تشتر به ورزش نیز بسیار علاقمند بوده است. مدتی در رشته کاراته با استاد شاپور ایمانی بزرگ و استاد شاپور ایمانی (اصلیت اهل کرند غرب) و… دوست بوده و تمرین کرده است.

سپس به کشتی علاقمند می شود و به تمرین در این رشته ورزشی می پردازد. در همان دوران چند بار اقدام به گشایش مغازه تابلونویسی به نام صورتگر شهید و مهاجر قصر می کند. و بارها هم به جبهه می رود و مدتها نیز در واحد تبلیغات بسیج و سپاه فعال نموده است.

در زمان عملیات مرصاد در تبلیغات سپاه است و پس از عملیات با اکیپی از متعهد ترین دانشجویان دانشگاه هنرهای زیبای تهران و یک روحانی مسن که به منظور بازدید از مناطق تحت عملیات مرصاد آمده اند دوست می شود آنها را به منزل دعوت می کند که بعدها آن دانشجویان از اساتید ممتاز هنر در دانشگاههای کشور می شوند.

ضمنا مرحوم تشتر به تئاتر نیز علاقمند بوده و پس از عملیات مرصاد به همراهی گروه تئاتری از جمله آقای فرهاد محمدی که از آوارگان همشهری ایشان است و… در تئاتر مرصاد هم بازی کرده اند و پس از جنگ مدتی در شهرداری سرپلذهاب فعال می شود و نهایتا در اسلام آباد مجددا به تابلونویسی و تابلو سازی مشغول می گردد.

وی با بسیاری از ادارات و ارگانها و مدارس و کانون بسیج و سپاه جهت کارهای فرهنگی و هنری بخصوص در رشته خوشنویسی و خطاطی و تابلوسازی و پارچه نویسی همکاری داشته است.

«منوچهر تشتر» برادر مرحوم تشتر در مورد ایشان می فرماید:

مسئولین شهر را مورد احترام قرار میداد. بسیار دغدغه ی هنرمندان داشت و برای اعتلای هنر شهر و گرامیداشت پیشکسوتان هنر فعالیت می کرد و با مسئولین مشکلات هنرمندان را در میان می گذاشت. پس از زلزله سر پلذهاب با زدن چادر امدادی درب مغازه اش به جمع آوری کمکهای مردمی پرداخت و با کمک خیران و ادارات به زلزله زدگان کمک و یاری میرساند. بطوری که بسیاری از زنان و مردان و کودکان زلزله زده و محروم را به پزشکان متخصص معرفی و تحت مداوا قرار می داد.

زنده یاد تشتر به همه خوشنویسان بخصوص خوشنویسان هم استانی و همشهری ارادت داشت بخصوص به دکتر مجید حسینی و دکتر جلیل نیکنژاد و دیگر فرهیختگان عشق می ورزید. به کرات مسئول روابط عمومی رشته های ورزشی و انجمنهای هنری شد و برای هنر و هنرمندان شهر دل می سوزاند. مغازه اش را محل حل و فصل مشکلات مردم بخصوص جوانان و هنرمندان قرار داده بود. در هر کاری که تقبل یا احساس می کرد می تواند مثمر ثمر باشد دلسوزانه سنگ تمام می گذاشت.

افسوس که خیلی زود به دیار باقی پر کشید.

اما امروزه باید خوشحال بود که هر کجا نامی از وی برده می شود به نیکی است و تشکر باید کرد از تمامی ادارات و ارگانها و هنرمندانی که در این مدت پس از او همواره با حضور خود در مراسم تدفین و گرامیداشت و ارسال پیام با خانواده داغدارش ابرازی همدردی نموده اند. بنده به نوبه خودم از همه عزیزان تشکر و قدر دانی می نمایم و از خداوند برای همه اسیران خاک علو درجات را مسئلت دارم.

همچنین از ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دکتر خسرو تمری و پرسنل خدوم و زحمتکش آن تک تک اعضا انجمنهای خوشنویسان و تئاتر و انجمن ادبی و اعضای دیگر انجمنها صمیمانه تشکر می کنم.

رفتی و از ما گذشتی مهربان یادت بخیر

مرحوم تشتر در سال ۱۳۹۹ دار فانی را وداع گفت و با رفتنش هنرمندان شهرستان اسلام آباد غرب فهمیدند که چه شخصیت بزرگ را از دست داده اند.

میثم رجبی

این خبر را به اشتراک بگذارید :